علائم عمومی تشخیص بیماریهای گیاهی
(بروزرسانی: ۱۴۰۳/۰۱/۲) توسط واحد آموزش
در این مقاله راجع به علائم عمومی بیماریهای گیاهی صحبت خواهیم کرد.
تغییراتی در گیاه که به تشخیص بیماری کمک میکند، علائم و نشانههای بیماری نامیده میشود. نشانه بیماری ظهور بخشی از پاتوژن در سطح گیاه میزبان است که ممکن است بخشی از میسلیوم یا هاگ انگل باشد.
بهترین نمونهها عبارتند از اوردیوسپورهای زنگی و تلیواسپور زنگ گندم، هاگ اوستیلاگو مولد سیاهک و آلبوگو مولد زنگ سفید. این مرحله از زندگی پاتوژنها درون پوشش است اما با بالغ شدن هاگها بارز میشوند.
علائم بیماری، اثرات قابل مشاهدهای هستند که انگل روی گیاه میزبان ایجاد میکند. هر گونه انحراف قابل مشاهده از حالت طبیعی در ساختار و عملکرد گیاه میزبان (چه فیزیولوژیکی و چه مورفولوژیکی)، علامت نامیده میشود. به طور کلی علائم پاسخهای رشد هستند.
عوامل بیماریزا بر روی میزبان باعث القای این علائم میشوند که سرنخی برای کشف ماهیت بیماری است. علائم ممکن است کل گیاه را تحت تاثیر قرار دهد یا به یک اندام خاص یا قسمتهایی از یک اندام محدود شود. آنها در واقع علامت خطر بیماری هستند.
پاتولوژیستهای گیاهی هیچ تمایزی بین این دو اصطلاح (علائم و نشانهها) قائل نمیشوند و آنها را مجموعاً به عنوان علائم بیماری در نظر گرفته و تظاهر خارجی روی گیاه میزبان که مشخصه یک بیماری خاص است، تعریف میکنند.
اینها نتیجه تعامل بین میزبان و پاتوژن است.
علائم هر بیماری به دو دسته تقسیم میشود:
الف- علائم ناشی از تظاهر خارجی پاتوژن یا بخشی از پاتوژن بر روی میزبان (نشانهها):
فاز سوماتیک در اغلب پاتوژنها معمولاً ناپیدا است چون در داخل بافتهای گیاه میزبان قرار دارد. در طول چرخه بیماری، بخشهایی از انگل، مانند ساختارهای تولید مثل یا هاگها با پاره شدن بافتهای پوشاننده میزبان قابل مشاهده میشوند.
اما برخی از پاتوژنها انگلهای خارجی هستند. در مورد آنها هر دو ساختار سوماتیک و تولید مثلی از بیرون قابل مشاهده هستند و سرنخی برای تشخیص بیماری فراهم میکنند.
نمونههای رایج این گونه علائم (نشانهها) عبارتند از:
۱- سفیدکها
گروهی از بیماریهای قارچی مهم گیاهان بذری هستند که در آنها انگل به صورت سطحی روی سطح اندامهای میزبان (برگها، ساقه سبز و میوهها) به شکل لکههایی با اندازهها و رنگهای مختلف رشد میکند.
سفیدکها دو نوع هستند سفیدک کرکی و سفیدک سطحی. سفیدکهای کرکی همه انگلهای اجباری داخلی هستند. آنها با کرکهای سطحی متشکل از کونیدیوفورها و کنیدیوم روی سطح اندامهای میزبان در هوای گرم و مرطوب مشخص میشوند.
کپکهای پودری انگلهای خارجی هستند که میسلیومهای آنها لکههای سفیدرنگی روی سطح برگهای گیاه میزبان ایجاد میکند. با تشکیل کنیدیاهای سفیدرنگ متعدد که پوششی را روی سطح میزبان تشکیل میدهند، لکهها به صورت پودری یا به شکل لایهای از گرد و غبار به نظر میرسند.
۲- سیاهکها
بیماریهای قارچی غلات و حبوبات و سایر تکلپهایها که باعث سیاه شدن خوشهها (به ویژه تخمدانها) میشوند. علائم سیاهک ممکن است در قسمتهای دیگر (برگ، ساقه یا ریشه) گیاه میزبان نیز ظاهر شود.
۳- زنگزدگی
بیماری قارچی تکلپهایها و سایر گیاهان که در سطح میزبان به صورت پوستولهای کوچک رنگی به رنگ قرمز، قهوهای، زرد، نارنجی و یا سیاه ظاهر میشوند.
۴- اسکلروتی
مرحله بارز برخی از بیماریهای قارچی مانند ارگوت چاودار، تشکیل اسکلروتیوم در خوشه است. اسکلروتیوم یک توده فشرده و سخت از هایفهای قارچی خفته است که ممکن است سیاه، بنفش مایل به خاکستری، قهوهای تیره یا بنفش باشد.
۵- تاولهای سفید
پوستولهای سفید، درخشان و تاولمانندی هستند که روی برگهای سبزیجات چلیپایی توسط کاندیدا آلبوگو، مولد زنگ سفید، ایجاد میشوند. این پوستولها حاوی تودههای سفید و پودری هاگ هستند.
ب- علائمی که اثرات قابل مشاهده ناشی از انگل روی گیاه میزبان است:
این علائم در سه گروه اصلی نکروز، هیپوپلازی و هایپرتروفی دستهبندی میشوند. سایر علائم مهم شامل پژمردگی و بوتهمیری است.
۱- نکروز
مرگ یا کشته شدن بافتهای میزبان به علت حمله یک پاتوژن، نکروز نامیده میشود که در اثر پوسیدگی، سوختگی، پژمردگی، بادزدگی و شانکر ایجاد میشود و ممکن است عمومی یا موضعی و تدریجی یا سریع باشد. هنگامی که نکروز عمومی باشد به آن پوسیدگی و فساد میگویند.
ارگانیسم عامل ممکن است یک قارچ یا یک باکتری باشد. پوسیدگی در گیاهان سرتاسری است و در مورد گیاهان مفید خسارات سنگینی به جا میگذارد. پوسیدگیها انواع مختلفی دارند. رایجترین آنها پوسیدگی خشک، پوسیدگی مرطوب، پوسیدگی نرم، پوسیدگی سخت، پوسیدگی قهوهای و پوسیدگی سیاه است. این پوسیدگیها باعث نکروز عمومی میشوند و به آرامی یا سریع پیشرفت میکنند.
الف) ضایعات
در بسیاری از موارد نکروز از نظر وسعت به نواحی کوچک محدود و نکروز موضعی نامیده میشود که باعث ایجاد لکههای موضعی در بافتهای بیمار میشود. به اینها ضایعات میگویند. بافت گیاه در ناحیه ضایعه مرده است. نمونههایی از نکروز موضعی لکههای روی برگها و میوهها هستند. آنها ضایعات موضعی ناشی از قارچها، باکتریها و ویروسها هستند. این لکهها ریز، دایرهای و گاهی زاویهدار هستند و رنگهای مختلفی مانند قهوهای، تیره، نارنجی، قرمز و سفید دارند.
رنگ لکه بستگی به ماهیت هاگ قارچ موجود دارد. لکههای روی برگ باعث کاهش سطح برگ و گاهی ریزش برگها میشوند. بافت مرده برگ ممکن است بیفتد و سوراخهای دایرهای یا نامنظم روی برگ ایجاد شود. به این سوراخها چال میگویند. چالهای برگ حاشیه کاملاً مشخصی دارند.
ب) شانکر
نکروز موضعی همچنین منجر به زخمهای باز میشود که اغلب در ساقه فرو رفته و با بافت زنده احاطه میشوند. به اینها شانکر میگویند. شانکر یک ضایعه مرده است و گاهی اوقات با حاشیهای برجسته احاطه شده است.
شانکر ممکن است به دلیل پوسیدگی آهسته قسمتهای بیرونی ساقههای علفی و چوبی باشد. بنابراین، معمولاً اندازه آنها محدود است. همچنین ممکن است به دلیل تشکیل بافت چوبپنبه در اطراف و لبههای زخم در گیاهان چوبی، از نظر وسعت محدود شوند.
هنگامی که شانکر تا حدودی شاخه را احاطه کند گسترش شاخه غیرطبیعی میشود و کمتر رشد میکند. اگر شانکر به طور کامل شاخه را احاطه کند، بخشی از شاخه که بالاتر از محدوده شانکر است، میمیرد.
ج) بادزدگی
در بسیاری از موارد برگها، ساقهها یا شاخهها در پاسخ به حمله پاتوژن دچار تغییر رنگ سریع شده و به دنبال آن میمیرند. رنگ قسمتهای مرده تیره یا قهوهای میشود. این وضعیت اندام آسیبدیده بادزدگی نامیده میشود.
د) پوسیدگی
در این بیماری بافتهای آسیبدیده میمیرند و دچار پوسیدگی میشوند. پوسیدگیها بر اساس اندام مورد حمله نیز طبقهبندی میشوند؛ مانند پوسیدگی برگ، ساقه یا ریشه، پوسیدگی جوانه و پوسیدگی میوه. بر اساس نوع فساد ایجاد شده توسط پاتوژن، پوسیدگیها را میتوان به پوسیدگی نرم، پوسیدگی خشک، پوسیدگی سیاه و پوسیدگی مرطوب تقسیم کرد.
۲- هیپوپلازی
عبارت است از تولید سلولی غیرطبیعی در پاسخ به حمله پاتوژن که منجر به رشد غیرعادی قسمتهایی که مورد حمله قرار گرفتهاند و در نتیجه توقف رشد گیاه میزبان و کوتوله شدن گیاه میشود.
۳- هایپرتروفی (رشد بیش از حد)
افزایش غیرطبیعی اندازه یک یا چند اندام گیاه در پاسخ به حمله پاتوژن که منجر به رشد غیرطبیعی و باعث انحراف، تورم، پیچخوردگی و گال برگ میشود. رشد بیش از حد ممکن است به دلیل دو فرآیند هایپرپلازی و هایپرتروفی باشد.
هایپرپلازی شامل تقسیم سریع سلولی و در نتیجه افزایش تعداد سلولهایی است که اندام از آنها تشکیل شده است. اما هایپرتروفی تنها منجر به افزایش غیرطبیعی اندازه سلولها میشود.
سیاهک ذرت باعث تحریک غیرطبیعی و سریع (هایپرپلازی) تقسیم سلولی و بزرگ شدن سلولهای (هایپرتروفی) اندامهای آلوده و در نتیجه این رشد بیش از حد، تشکیل گال یا تومور ذرت میشود (شکل).
جارویی شدن یکی دیگر از نتایج هایپرتروفی است؛ مجموعهای فشرده از شاخههای باریک که عموماً از یک محور بزرگ منشأ میگیرند و کل آن شبیه جارو است. مثل جارویی شدن درخت گیلاس که قسمتهای هایپرتروفی شده دیگر قابل خوردن نیستند.
۴- پژمردگی
افتادگی کل گیاه به دلیل از دست دادن ﺗﻮرژﺳﺎﻧﺲ یکی از علائم شایع بیماری است. علل آن متفاوت است. پژمردگی در اثر بیماری دائمی است و در نهایت منجر به مرگ گیاه میشود.
۵- بوته میری
گونههای پیتیوم و ریزوکتونیا از مهمترین قارچهایی هستند که باعث بوته میری نهالها میشوند. معمولاً یا ساقه نزدیک سطح خاک و یا تاج ریشه مورد حمله قرار میگیرد. منطقه مورد حمله ضعیف میشود و بنابراین قادر به تحمل وزن قسمتهای بالاتر نهال نیست، در نتیجه، نهال فرو میریزد، واژگون میشود و میمیرد. نهال بسیاری از گیاهان مانند فلفل قرمز، تنباکو، گوجهفرنگی و خردل مستعد ابتلا به این بیماری هستند.
دیدگاهها
افزودن یک دیدگاه